محل تبلیغات شما



پرده اتاقمو میکشم کنار تا وقتی میخوام بخوابم ماه رو ببینم. ماه این چند شب قشنگه،اکثر وقتا این چند شب که ماه داره کامل و پر نور تر میشه دیرتر میخوابم تا بتونم ماه رو بیشتر ببینم. چندشبه قبل خواب حس دلگیری شدیدی دارم و به جای اینکه حال خودمو خوب کنم میذارم به اوووج دلگیری و ناراحتیم برسم، امشب زد به سرم برم یکی از اپیزودای دیالوگ باکس رو گوش بدم، شبایی که بی نهایت ناراحتم اتاق سرد آبی رو گوش میدم. بعد هزار بار گوش دادنش هنوزم قلبم تیکه تیکه میشه، اما امشب
به نظرم آهنگا میتونن ماندگارترین خاطره هارو ثبت کنن. عصر که دارم آهنگارو رد میکنم میرسم به الهه ی ناز بنان، اینو پاییز گوش دادم، عصر بود تو اتاق خوابگاه تنها بودم،توی یه کانالی دیدمش دانلودش کردم،تازه از دانشگاه اومده بودیم دوستم رفت حموم، یکیشونم با عشقش رفته بود بیرون اون یکیمونم کلاس بود هنوز. برا خودم یه لیوان چایی میریزم و خوشحال میشم با اینکه از صبح تو فلاسک بوده اونقدم یخ نشده،آهنگ شروع میکنه خوندن، یادمه یه پیرهن گل گلی آبی تنم بود، هنوز درخت روبه
پنجره رو باز میکنم، چراغو خاموش میکنم میام بخوابم. کل امروزو خواب بودم، بقیشم حوصله هیچیو نداشتم، بخاطر اثر قرصای دیشب هنوز گیج خوابم. دلم میخواد آهنگ خوب جدید گوش بدم ولی چیزی پیدا نمیکنم یاد دیالوگ باکس میفتم، چراغ قوه گوشیمو روشن میکنم هندزفریمو از تو کیفم پیدا میکنم باز میام میخوابم. میرم تلگرام و سرچ میکنم دیالوگ باکس، من دیالوگ باکس رو با اپیزود اتاق سرد آبی شناختم، آخ که هنوزم این اپیزود برام خاصترینه ولی ممنوعه اس، چون میدونم با گوش دادنش عمیق ترین
جلو آیینه نشستم دارم موهامو شونه میزنم و خودمو نگاه میکنم و آهنگ گوش میدم، یهو چشمام پر اشک میشن و بغض خفم میکنه، نه آهنگ غمگینه نه من دلم گرفته،چیه این بالا و پایین شدن هورمونا که تو یه لحظه از خوشحالی یه جا بند نمیشی یه لحظه بعدش غم عالم میشینه رو دلت و دوباره یه لحظه بعدش به خون آدم و عالم تشنه میشی. (بعد بیاید بگید دختر بودن آسونه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها